بازدید امروز : 127
بازدید دیروز : 73
کل بازدید : 250863
کل یادداشتها ها : 320
رنگ که گرفتی
پُررنگ که شدی
یادت میرود که خاک رنگی ندارد
که آب بیرنگ است
و همهی تو از آب و خاک
یادت میرود که همین رنگها
فرصت انعکاس آسمان را
از روحت میگیرند
که خودت را
لابهلای هزاران حرف و اسم و حدیث
گم میکنی
که هر جا میرسی
رنگها را پس میزنی
و دنبال دلت میگردی
که دلت را برمیداری
و میزنی به آب
به خاک
به آتش…
تا رنگها بروند و
تو بمانی و دلت…
دلت که تشنه است
تشنهی یک قطره باران…