بازدید امروز : 53
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 252147
کل یادداشتها ها : 320
روزی شیخ شوریده ما با جمع همراهان از کوچه ایی دیجیتال برمی گذشتی، زیبارویی بر بالای بام رشک بردی بر شیخ و خیل همراهان، چندین ویروس بروی حواله کردی.در این میان شیخ لحظه ایی هنگ بکردی،جمع یاران نعره برآوردی و قصد زیبارو بکردی. شیخ ما فرمود شکر که مر مرا مستوجب تروجان بودی اکنون به ویروس نیوفولدری بسنده شد. حلقه یاران نعره برآوردندی. موی از سر بکندی.
در این میان رندی از میان حلقه یاران گفت: یا شیخ طرف کیس بدی نیست.امر کن پا پیش بگذاریم. شیخ ما تا این سخن بشنید دو پا داشت دو پای دیگر قرض کردی و از کوچه دیجیتال سر به کوههای البرز و از آن پس به طبرستان نهادی. رند گفت: بابا طرف اینکاره نیست، ملت رو گذاشته سر کار!